خاطرات خدمت در وزارت کشاورزی
بازگشت به وزارت کشاورزی و ادامه خدمت
قابل ذکر است من استخدامي وزارت کشاورزي بودم و ميبايست براي از بين نرفتن سوابق خدمتيام به کار خود بر میگشتم. گرچه آقای دکتر کلانتری لطف کرده و من را دعوت به وزارت کشاورزي کردند، ولی اگر هم اين طور نميشد باز هم مجبور بودم به وزارت کشاورزي مراجعه کنم.
اين را هم اضافه کنم که جناب آقاي کمالي وزير محترم کار، تک تک منازل نمايندگان انتخاب نشده را سر ميزدند و از آنها براي رفتن به وزارت کار دعوت ميکردند. از سوي ديگر، جناب آقاي مهندس غرضی وزير محترم پست و تلگراف و تلفن نيز به طريقي ديگر به دنبال اين عده بود. جمعي را جناب آقاي کمالي و تعدادي را جناب آقاي غرضي موفق شدند و بردند، و من نيز به دليل اينکه از کادر وزارت کشاورزي بودم، از اين دو بزرگوار عذرخواهي کرده و نرفتم.
بهتر است اين را نيز اضافه کنم، چون خاطره است و بايد گفته شود. جناب آقاي مهندس نعمتزاده وزير محترم صنايع و جناب آقاي مهندس شافعي وزير محترم تعاون از من براي رفتن به وزارتخانهشان حضوري دعوت کردند که به دليل ذکر شده در فوق ضمن تشکر عذرخواهي کردم. البته موضوع رفتن من به وزارت کشور قدري جالب است. جناب آقاي عبدالله نوري وزير محترم کشور براي صرف ناهار از من دعوت کردند که به دفترشان بروم. وقتي رفتم و ناهار صرف شد خواستند که در خدمتشان در وزارت کشور باشم. به استحضار ايشان رساندم که نميتوانم در وزارت کشور کار کنم، گفتند : چرا؟ پاسخ دادم : جان دلم، فکر نميکنم جنابعالي باز هم در دولت آينده حضور داشته باشيد و قطعاً وزير جديد چون منصوب شما هستم، عذرم را خواهد خواست، بعد چه کنم؟ پس بهتر است از حالا به وزارت کشاورزي بروم. اگر جناب آقاي دکتر کلانتري هم نبود و یا بعدها هم نباشد، اقلاً وزير بعدي نميتواند عذرم را بخواهد، چون پرسنل وزارت کشاورزي هستم. پس بهتر آن است که به وزارت کشاورزی بروم. ايشان هم پذيرفت. با تشکر از جناب حاج آقای عبدالله نوری وزیر محترم کشور از خدمت شان با خداحافظی مرخص شدم.
ورود به وزارت کشاورزی
روز يکشنبه 9/3/71 ساعت هشت و نیم صبح به دفتر جناب آقاي دکتر کلانتري رفتم. پس از ديدار و گفتگو، ايشان حکم مشاور وزير در امور ماشينآلات کشاورزي (پست شماره 9 حوزه وزارتی) را برايم شخصاً نوشتند و پس از تايپ و امضاء و شماره به من دادند. من نيز ضمن تشکر از ایشان، درخواست یکماه مرخصی برای براي عزيمت به حرمين شريفين را خدمتشان دادم که مورد موافقت قرار گرفت. با خداحافظی از دفتر ایشان به منزل برگشتم و هفته بعد راهي زيارت حرمین شریفین شدم. یک ماه بعد که بالطبع با توجه به حکم وزیر محترم کشاورزی، مشاور ماشینآلات کشاورزی بودم در محل بنگاه توسعه ماشینهای کشاورزی مستقر شدم و به جد کار را شروع کردم. امور برایم آسان و راحت بود. البته حمایتهای شخص جناب آقای وزیر و معاونین محترم ایشان و مدیرعامل بنگاه توسعه بسیار کارساز بود. بعد از مدت کمی و پس از بررسی، خلأ برنامهریزی مکانیزاسیون کشاورزی برایم بسیار محسوس بود. مکانیزاسیون در کشاورزی اساس کار و فاکتور مهم تولید است که متأسفانه در وزارتخانه هیچ برنامه مشخصی برایش وجود نداشت. پس از بحث و مشورت به اتفاق دوست دیرینهام جناب آقای مهندس محمدعلی عسگری گروه تخصصی برنامهریزی توسعه مکانیزاسیون کشاورزی را تشکیل دادم. حسب حکم وزیر محترم کشاورزی که تصویر آن در زیر آمده است، مسئولیت این گروه به من واگذار گردید. در این گروه تخصصی افراد ذیل عضویت داشتند :
1_ آقای حمیدالدین ملازهی، مشاور وزیر در امور ماشینهای کشاورزی و مسئول گروه
2_ مهندس فرزاد ابراهیمیان، کارشناس معاونت طرح و برنامه
3_ دکتر منصور بهروزی لار، استاد دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران
4_ مهندس محمدرضا پریسای، کارشناس معاونت طرح و برنامه
5_ مهندس سیدرضا سروش، کارشناس بنگاه توسعه ماشینهای کشاورزی
6_ مهندس مسعود شعار غفاری، رئیس مرکز تست کرج
7_ مهندس عبدالرحمن فرج اللهی، کارشناس بنگاه توسعه ماشینهای کشاورزی
8_ مهندس عباس کشاورز، معاون سازمان تحقیقات کشاورزی
9_ مهندس صلاح الدین کمانگر، کارشناس سازمان برنامه و بودجه
10_ مهندس حسن عسگرزاده، مشاور معاونت امور زیربنایی
11_ مهندس محمدعلی عسگری، کارشناس بنگاه توسعه ماشینهای کشاورزی
12_ مهندس علی محمد نادرسپاهی، کارشناس معاونت طرح و برنامه
13_ آقای احمد نظری، کارشناس بنگاه توسعه ماشینهای کشاورزی
با انجام جلسات و بحثهاي کارشناسي فراوان توانستيم در پايان سال 71 وضعيت موجود مکانيزاسيون کشاورزي را در 200 صفحه تدوين و به مقام عالي وزارت طي نامه شماره 20575 مورخ 8/12/71 تقديم نمائيم که مورد رضايت و موافقت ايشان قرار گرفت و براي تدوين وضعيت مطلوب و نهايتاً گنجانيدن آن در برنامه دوم توسعه اقتصادي اجتماعي کشور دستور لازم را صادر نمودند که پيگيري و اقدامات لازم انجام گرديد. طي حکم شماره 21582 مورخ 11/12/71 جناب آقاي دکتر کلانتري با حفظ سمت مشاور وزير به عضويت در هيأت مديره بنگاه توسعه ماشينهاي کشاورزي منصوب شدم و در تقسيمات داخل سازماني به عنوان عضو هيأت مديره و معاون فني بنگاه توسعه مشغول به کار شدم. در اين مدت با جديت تمام به سامان دادن اوضاع ماشين آلات کشاورزي به اتفاق ساير همکاران مشغول بودم. در ضمن، امور اوليه را که توسعه مکانيزاسيون و برنامهريزي آن بود با همان جديت دنبال مي کردم يعني با وجود دو شغله شدن، کارهای جنبی را نيز با مسئوليت تمام پيگير بودم، برنامه پنجساله دوم را با گروه تخصصي دقيقاً پيگيري و به تصويب رساندم. خوشبختانه اعضاء کميسيون کشاورزي مجلس از دوستانم بودند و سريعتر از همه برنامههاي رسيده، برنامه مرا بررسي و تصويب کردند. پس از تصويب برنامه سوم توسعه مکانيزاسيون و ايجاد جايگاهي براي آن به عنوان اولين بار در وزارت کشاورزي، موج شادي و رضايت در وزارتخانه از عملکرد اين گروه به وضوح ديده مي شد. برنامه را به سازمان برنامه و بودجه بردم و با همراهي دوستانم در آنجا به خصوص جناب آقاي حاج قوامي مدير محترم کشاورزي سازمان برنامه و بودجه توانستم براي اين برنامه جديد، سازمانی تعريف کنم که البته اين روند مورد رضايت معاون محترم طرح و برنامه وزارت کشاورزي نبود چون من همه کارها را خارج از ضوابط ايشان شخصاً انجام ميدادم. جالب اين بود که طرحهايم همه پذيرفته ميشدند و حالت اجرايي پيدا ميکردند. سازمان برنامه سريعاً پس از تأييد طرح ارايه شده از سوي من، اعتبار لازم را تا سقف 20 ميليارد ريال مشخص، و براي توسعه مکانيزاسيون به وزارت خانه ابلاغ نمود. بديهي است اين روش براي عدهاي سازگار نبود گر چه وزير محترم کشاورزي راضي بودند. زماني که طرح با رقم ريالي ابلاغ شد معاونت طرح و برنامه مجبور شد سازماني را براي اين کار تعريف و ابلاغ کند. در نتيجه اداره کل سازواری و توسعه تکنولوژي هماهنگ با معاونت فني جديد وزارت کشاورزي براي اين کار ابلاغ شد. اين تشکيلات جديد نتوانست پاسخگوي آرزوهاي ما باشد لذا تلاشمان را مضاعف کرديم. از من خواسته شد تا مدير اين تشکيلات جديد شوم ولی نپذيرفتم چرا که 3 شغله شدن باعث میشد که نتوانم به خوبی از عهده کارها بربيايم. نپذيرفتم و جناب آقاي مهندس محمدعلي عسگري را معرفي کردم که با سختي حکم ايشان صادر و ابلاغ شد. بالاخره اداره کل سازواری و توسعه تکنولوژي مدير کل پيدا کرد. کار را ادامه داديم، ولي هرگز راضي به وضع موجود نبوديم، نهايتاً با ذکر دلايل و ارايه نظرات دقيق کارشناسي و اعلام ضروريات توسعه مکانيزاسيون کشاورزي، جناب آقاي دکتر کلانتري پذيرفتند و دستور دادند که به جاي اداره کل سازواری وتوسعه تکنولوژی، مرکز توسعه مکانيزاسيون کشاورزي تأسيس شود. مرکز توسعه مکانيزاسيون کشاورزي باهمان مديريت جناب آقاي مهندس عسگري افتتاح و به کار و فعاليت خود ادامه داد. با وجود اينکه از نظر قانوني، مديريت مرکز بر عهده جناب آقاي مهندس عسگري بود، ولی اينجانب که مسئوليت گروه تخصصي را عهده دار بودم امور مرکز را نيز زير نظر داشتم. بالاخره دو سال گذشت و من نيز با بهرهگيري از ماده قانوني اساسنامه بنگاه توسعه مبني بر دو ساله بودن هيأت مديره، طي نامهای از عضويت در هيأت مديره استعفا دادم و فعاليت در همان پست اصلي مشاور وزير را ادامه دادم. حکم دوم يعني مشاور وزير در امور مکانيزاسيون برايم صادر و باز هم اتصالم به مرکز توسعه مکانيزاسيون بيشتر و کاملتر شد. معاونت فني وزارت کشاورزی منحل گرديد و مرکز توسعه مکانيزاسيون کشاورزي در معاونت آب و خاک وزارت کشاورزي جاي گرفت. زماني که عازم زيارت حرمين شريفين بودم (سال 1376) و در غیاب اینجانب جناب آقاي مهندس حسينيفر معاون محترم آب و خاک وزارت کشاورزي، آقاي مهندس روحاني را به جاي آقاي مهندس عسگري به عنوان رئيس مرکز توسعه مکانيزاسيون منصوب نمود. آقاي مهندس روحاني را مي شناختم. زماني که اينجانب در مجلس بودم، ايشان در زاهدان مديرکل کشاورزي بود. در آن زمان ايشان مدیری به ظاهر فعال بود ولي مديريت در سطح کلان کشور مقوله ديگري است که ايشان در اين زمينه قدري ضعف داشت. زمانی که ايشان از زاهدان به شرکت آب و خاک تهران آمد و به عنوان مديرعامل در اين شرکت مشغول به فعاليت بود، درخششي نيز نداشت. با اين سوابق، رئيس مرکز توسعه مکانيزاسيون شده بود. جايگاه سازماني رئيس مرکز قدري از عنوان مدير کلي چربتر است چرا که مرکز، جايگاه تحقيقاتي و علمي و اجرايي دارد و اداره کل صرفاً اجرايي است.
پس از مراجعت از زيارت حرمین شریفین، اوضاع را ديدم انصافاً همه کارها را تمام شده يافتم. گروه تمايلي به همکاري نداشت و اوضاع مکانيزاسيون بسيار آشفته بود. سکوت کردم. به عنوان مشاور وزير دفتر کارم در طبقه نوزدهم در کنار دفتر جناب آقاي دکتر کلانتري بود. البته چون دوستي قديمي با جناب آقاي مهندس حسينيفر داشتم هميشه راغب بودم که ايشان را بيشتر در جريان امور قرار دهم تا جناب آقاي دکتر کلانتري را. روزها به همين صورت سپری شد تا اينکه در يکي از روزها جناب آقاي مهندس حسينيفر به اتاقم آمد و از من درخواست کرد تا مسئوليت مکانيزاسيون را بپذيرم. با همديگر صحبتي مقدماتي کرديم و ايشان تشريف بردند. بعد از حدود نيم ساعت مسئول دفتر جناب آقاي مهندس حسينيفر با پاکتي آمد و آن را به من داد. داخل پاکت حکمی قرار داشت که طی آن مسئوليت مرکز توسعه به اينجانب واگذار شده بود. حکم را مطالعه کردم و از اين سرعت عمل متعجب نشدم چرا که ضرورت رسيدگي فوري به امور توسعه مکانيزاسيون را ميدانستم. در همان ساعت آقاي مهندس عسگري را به اتاق دعوت کردم و از ايشان خواهش کردم که به عنوان معاون مرکز مرا ياري دهند که ايشان نيز چنين کرد.
با شروع به کارم در مسئولیت جدید و پذیرفتن پیشنهادم برای معاونت مرکز از سوی مهندس محمدعلی عسگری، آغاز شروع فعاليت اوليه در روند توسعه مکانيزاسيون که عملاً از سال 1371 شروع شد. يعني با شروع به کار اينجانب در وزارت کشاورزي با حکم جناب آقاي دکتر کلانتري وزير محترم وقت کشاورزي، توجه به مکانيزاسيون کشاورزي و توسعه آن در رديف اول اهميت قرار گرفت و اينجانب مسئوليت آنرا با کمال ميل و با توجه به توان شخصيام که پاسخگو بودن به اين مهم را در خود سراغ داشتم، پذيرفتم و به اتفاق دوستان عزيزم کار را شروع کرديم. توجه اصلي ما به نيروي انساني بود که به نظر من اولين و مهمترين فاکتور ايجاد، پيشرفت و ماندگاري هر کاري نيروي انساني متخصص، با صداقت، با انگيزه و علاقمند است که خوشبختانه با دعوت از همکاران قديمي، خوب و متخصص توانستيم اين روند را سرافرازانه و به صورت نمونه در وزارت کشاورزي به منصه ظهور برسانيم. امروز خيلي از افراد متأسفانه با بيتقوايي و بدون اطلاع از گذشته و حتي شايد با اطلاع، امور را به خود نسبت ميدهند و به قول عاميانه فخرفروشی در کار را خوب بلدند. مثل معروف «من آنم که رستم بود پهلوان» به يادم آمد و اين آقايان جديد و در واقع از همه جا بی خبر اينطور وانمود ميکنند که مکانيزاسيون در وزارت کشاورزي با آمدن آنها متولد شد و آقايان خودکفا هم که شدند! واقعاً چه کمبودي در ذات و منش و يا به قول امروزيها ژن اين حاکمان به ناحق به قدرت نشسته کشاورزي وجود دارد که متأسفانه تا امروز عددي را نتوانستند جابه جا کنند. حال بماند و به خودشان مربوط است. این عده بنیانگذاران، فعالان، دلسوزان، مدیران و برنامهریزان توسعه مکانیزاسیون در وزارت کشاورزی از روز اول که آنها را انتخاب نمودم تا آخر یعنی تا پایان سال 1380 بودند. قدرشان را باید همه بدانند البته یکی از آنها به رحمت ایزدی رفته است (جناب آقای مهندس سروش). و دیگران را خداوند بزرگ در پناه خود بدارد و بر عمر و علمشان بیفزاید.
با توجه به اینکه مرکز توسعه مکانیزاسیون در شروع کار خود نیروی انسانی لازم را نداشت، توانستم با همفکری سایر دوستان در وزارت کشاورزی تعدادی از متخصصان بسیار توانمند را از واحدهای دیگر و یا از بیرون از وزارت کشاورزی دعوت به کار نمایم که از آنجمله آنها میتوانم به آقای مهندس پاپی حسن حیدری به عنوان معاون فنی، سرکار خانم مهندس فاطمه سالک به عنوان معاون برنامهریزی و سرکار خانم مهندس ساری به عنوان مدیر تشکلها اشاره نمایم. (انصافاً خانمهای ساری و سالک امور دیگری مانند رسیدگی به امور مراجعین برای دریافت مجوز واردات و تأییدیههای لازم را در خصوص معافیت وارداتشان که کالای کشاورزی بود را به بهترین نحو انجام می دادند). با دعوت به کار آقای مهندس مرندی که از گیلان به گروه آزمون آمده بود و استفاده از توان علمی شان در مرکز توسعه، به کار گیری جوانان بسیار متخصص و لایق مانند آقایان مهندس رفاهی، عباسی و رئیسیان، گلنواز، فرجاللهی، ریاضی، ایزدیار و دکتر هاشمی و خانمهای مهندس پارسا، نظرداد، جوکار در تهران، ستاد مرکز بسیار آبرومندانه و با توان علمی و تخصصی اداره می شد. در کرج و گروه آزمون نیز کارشناسان بسیار متخصص، علاقمند و فعال را به استخدام در آورده بودم یعنی راحت عرض کنم میدانستم مکانیزاسیون را باید آدمهای متخصص به سرانجام برسانند و این کار را علیرغم تمام مشکلات اداری و اجرایی و غر زدنهای دیگران یک تنه ولی آنهم با حمایتهای جدی جناب آقای دکتر کلانتری و جناب آقای مهندس حسینیفر انجام دادم و انصافاً موفق هم شدم.
حال برگرديم به ادامه خاطرات اصلي و موضوع خدمت در وزارت کشاورزي و مسئوليت در مرکز توسعه مکانيزاسيون کشاورزي. بدون شک فراتر از توليد و تأمين مواد غذايي، کشاورزي را بايد مهمترين عرصه وفاق ملي دانست که نه تنها در گذشته بيشترين دلبستگي آحاد مردم را فراهم مي نمود تا حول آن به سرزمين و مليت واحدي بينديشند، بلکه امروزه هم براي بخش وسيعي از جمعيت که مستقيم يا غيرمستقيم در توليد نقش دارند مهمترين انگيزه وحدت و علاقه مندي به سرزميني است که با تمام وجود به آن همبسته شده اند، چرا که هر چه مي رويد و بر مي آيد ايثار زمين است به زمينيان.
شايان ذکر است که دستاوردهاي حاصله در بخش کشاورزي عليرغم شرايط نامناسب و تنگناهاي شديد تحقق يافته است. مهمترين مشکل، نداشتن استراتژي بلندمدت در کشاورزي ميباشد. هنوز کشاورز و کشاورزي تعريف مشخصي ندارد. صرفاً مالکيت بر زمين نمي تواند پايداري ارزشمندترين ماده حياتي يعني خاک که حتي مادر آب است را تضمين کند. متأسفانه در بسياري موارد مالکيت قانوني و موروثي شرايطي فراهم آورده که صاحب زمين هرگز در چرخه توليد حضور پيدا نکرده و کساني بر روي زمين فعاليت مي نمايند که هدف نهايي آنها برداشت بيشتر از زمين حتي به قيمت نابودي عرصه توليد ميباشد. سرمايهگذاري در بخش کشاورزي از کمترين امنيت برخوردار ميگردد و هيچگونه حمايت قانوني از آن به عمل نميآيد. در چهارچوب اقتصاد دولتي توقع کشاورزان در جهت تأمين نهادههاي کشاورزي با بن بست مواجه گرديده و سياستهاي حمايتي در جهت ارايه يارانهها در بيشترين موارد به مصرفکنندگان تعلق ميگيرد و نيازهاي جامعه شهري و تأمين آنها دغدغه دولتمردان ميباشد.
عدم وجود استراتژي بلندمدت خودبخود باعث گرديده مسئوليت منابع توليد نظير آب، خاک، جنگل و مرتع در اختيار نهادها و تشکيلات متعدد دولتي قرار گيرد. تأمين آب به عنوان مبرمترين ماده مورد نياز کشاورزي به تدريج تحت الشعاع مصارف صنعتي و شرب شهري قرار ميگيرد و تشکيلات کشاورزي با نداشتن مسئوليت تصميمگيري فقط در موضع شاکي به دنبال احقاق حق مي باشد. واردات مواد غذايي و وابسته به کشاورزي مقوله اي مستقل و بدون ارتباط منطقي و مستدل با توليدات داخلي بوده و تشکيلات بازرگاني رشد و ارتقاء خود را در افزايش واردات مي داند. با در نظر گرفتن همه موارد فوقالذکر و تواناييهاي بالقوه کشاورزي اگر مشکلات نسبي مرتفع گردد هنوز هم به طور جهشي ميتوان در توليد محصولات کشاورزي قدم برداشت. مکانيزاسيون کشاورزي به عنوان يک عامل حياتي در توليد محصولات کشاورزي سهم مهمي در امنيت غذايي يک کشور دارد. بديهی است تأمين مواد غذايي به صورت انبوه و پاسخگويي به نيازهاي روزافزون جامعه به فرآوردههای کشاورزي تنها با گذار از کشاورزي سنتي و به بکارگيري تکنولوژي مناسب توليد و توسعه مکانيزاسيون ممکن میگردد. اين مهم طي دهه اخير بويژه در برنامه پنجساله دوم و سوم توسعه اجتماعي و اقتصادي کشور مدنظر سياستگزاران و برنامهريزان و مورد پذيرش کشاورزان کشور قرار گرفت به نحوي که نه تنها عمليات سنگين خاکورزي و استحصال آب و خرمنکوبي در چرخه توليد محصولات کشاورزي توسط ماشين انجام گرفت بلکه امروزه کاربرد انواع ماشينهاي کارنده، کلتيواتورها و سمپاشها به اقصي نقاط مزارع کشور رسيده است. در حال حاضر مرکز توسعه مکانيزاسيون کشاورزي به عنوان مجموعه اي تخصصي و فني و با تبيين سياستهاي توسعه مکانيزاسيون کشاورزي و تدوين برنامه هاي پنجساله دوم و سوم توسعه مکانيزاسيون ضمن اجراي طرح توسعه مکانيزاسيون کشاورزي عهده دار اين مهم مي باشد. در اين گزارش فعاليت هاي توسعه مکانيزاسيون کشاورزي طي سالهاي 73 لغايت 79 تدوين و ارائه ميگردد.
تهيه و تدوين وضعيت موجود مکانيزاسيون در سال 1371
نقطه شروع برنامهريزي و سياستگزاري در زمينه توسعه مکانيزاسيون کشاورزي در سال 1371 و با تشخيص و تأييد وزير محترم وقت کشاورزي و ايجاد گروه مشورتي و تخصصي برنامهريزي مکانيزاسيون و با همکاري ساير واحدهاي ذيربط آغاز گرديد که ماحصل آن تهيه و تدوين وضعيت موجود مکانيزاسيون کشاورزي در آن سال بود که به واقع زيربناي فکري و اساسي اين امر حياتي ايجاد گرديد. گروه مذکور پس از جمعآوري اطلاعات و تجزيه و تحليلهاي وسيع کارشناسي مجموعه، گزارشي را با فهرست ذيل تهيه و مورد بررسي قرار داد :
1ـ اقليم
1ـ1ـ آب و هوا
1ـ2ـ خاک
1ـ3ـ ترکيب کشت، تعداد قطعات بهرهبرداري و سطح زير کشت هر يک، الگوي کشت، تناوب زراعي و تقويم زماني
2ـ فني
2ـ1ـ منابع انرژي
2ـ2ـ نوع، ترکيب و ظرفيت ماشينها و ادوات کشاورزي
2ـ3ـ درجه مکانيزاسيون
2ـ4ـ منابع توليد، تأمين و عرضه (داخلي و خارجي) منابع قدرت، ماشينها و لوازم يدکي آنها
2ـ5ـ خدمات پس از فروش
2ـ6ـ تست و استاندارد
2ـ7ـ آموزش و ترويج
3ـ اقتصادي و اجتماعي
3ـ1ـ قيمت تمام شده هر واحد، توان مکانيکي در ايران و مقايسه با ساير کشورها
3ـ2ـ هزينه خدمات ماشيني
3ـ3ـ نقش سوبسيد در تأمين ماشين هاي کشاورزي
3ـ4ـ قوانين و مقررات مربوطه
3ـ5ـ نظام بهره برداري از ماشين
4ـ جمع بندي
4ـ1ـ مشکلات و تنگناها
4ـ2ـ نقاط قوت
4ـ3ـ نتيجه گيري
در اين مجموعه به منظور ارزيابي چگونگي توسعه مکانيزاسيون از شاخص درجه مکانيزاسيون استفاده گرديده و معياري است که نشان ميدهد چند درصد از مجموعه عملياتي که براي توليد يک محصول لازم است با ماشين انجام گرفته است. سنجش درجه مکانيزاسيون با اين تعريف ممکن است مشکلزا گردد، لذا بهتر است نسبت سطحي که با ماشين کار ميشود به کل سطح را درجه مکانيزاسيون بناميم که به تفکيک هر يک از مراحل خاکورزي، کاشت، داشت، برداشت و پس از برداشت در سال 71 به تفکيک محصولات اساسي مشخص گرديد که به واقع شناخت وضعيت مکانيزاسيون کشاورزي و کاربري ماشين را در مزارع کشور را در آن سال نشان ميدهد.
تهیه و تدوين برنامه پنجساله دوم توسعه مکانيزاسيون کشاورزي
در برنامه پنجساله دوم توسعه مکانيزاسيون با تشکيل گروه تخصصي برنامهريزي مکانيزاسيون مرکز توسعه مکانيزاسيون و کشاورزي ضمن ايجاد تشکيلات مناسب با راهبري و انسجام و هماهنگي بيشتري اهداف مکانيزاسيون در ابعاد مختلف مورد بررسي و تفاهمات کارشناسي قرار گرفت و با ملحوظ نمودن واقعيتهاي اجتماعي و اقتصادي و همچنين نياز بهرهبرداران، اهداف برنامه به تفکيک کليه محصولات زراعي و باغي و مراحل مختلف زراعي تبيين و تعيين گرديد.
شايان ذکر است اگر چه نيازهاي برنامه به نيروهاي محرکه (تراکتور، کمباين، تيلر و دروگر) که براساس ويژگيهاي طبقات بهرهبرداري تعيين شده بود تحقق نيافت و اين کمبود نيروهاي محرکه بر عملکرد کيفي عمليات تأثيرات نامطلوبي بر جا گذاشت. اما بنا به ضرورت توسعه مکانيزاسيون و همچنين نياز بهرهبرداران به انواع ادوات و دنبالهبندها با اتکا به پويايي و پيشرفت صنعت داخلي، کاربرد ماشين در مزارع رو به افزايش نهاد و منجر به ارتقاء درجات مکانيزاسيون طبق پيشبينيهاي به عمل آمده گرديد که البته با توجه به گستردگی امر، در جداول تعيين شده امکان ارايه آنها در اين نوشتار ميسر نمیباشد.
تهيه و تدوين برنامه پنجساله سوم توسعه مکانيزاسيون کشاورزي
برنامه پنجساله سوم مکانيزاسيون کشاورزي (83-1378) به رغم کاستيهاي فراوان در تهيه آن به ويژه از لحاظ دسترسي به منابع و مآخذ آمار و اطلاعات مطمئن در زمينه ماشينآلات و ادوات کشاورزي با بهرهگيري از همکاري و همفکري کارشناسان معاونتهاي زراعت و باغباني، برنامه و بودجه، نظامهاي بهرهبرداري، تحقيقات آموزش و ترويج، فني و زيربنايي و همچنين نمايندگان وزارت صنايع، پس از 70 جلسه و حدود دوهزار ساعت کار کارشناسی در مهلت مقرر تدوين و ارايه گرديد. در اين برنامه هدف توسعه مکانيزاسيون و يا به بيان ديگر افزايش کاربرد ماشين و ادوات در عمليات مراحل مختلف، توليد محصولات زراعي و باغي بوده و با توجه به شرايط و محدوديت هاي موجود سعي شده است که با اتخاذ تدابير لازم و در جهت همسويي با سياستهاي دولت به موازات کاهش بار تصدي دولت، حداکثر استفاده ممکن از امکانات و تواناييهاي موجود از طريق افزايش بهرهوري به عمل آيد. در اين راستا براي هر يک از محصولات زراعي و باغي درجه مکانيزاسيون در مراحل مختلف توليد در حد قابل حصول مشخص شده و بر آن اساس تعداد ماشين و ادوات و نهايتاً اعتبارات مورد نياز به تفکيک ريالي و ارزي برآورد گرديده است.
مطابق پيشبينيهاي انجام شده، ماشينها و ادوات و اعتبارات، با اتکا به توليدات ساخت داخل کشور، عمدتاً از منابع بخش خصوصي با استفاده از تسهيلات سيستم بانکي تأمين و توزيع شده و در اين خصوص سياستهاي راهبردي لازم ارايه گرديده است.
شايان ذکر است که در طول دوره تدوين برنامه سوم وضعيت اسفبار و بحراني توليد و تأمين تراکتور به عنوان منبع اصلي نيروي محرکه که به کرات مورد نقد و بررسي قرار گرفته و مراتب از طريق وزارت متبوع به مراجع ذيصلاح اعلام و ضرورت برون رفت از اين مشکل به عنوان پيش شرط تحقق اهداف پيشبيني شده اعلام گرديده است. به طور کلي رئوس اهم سياستها و اقداماتي که در جهت تحقق اهداف برنامه پنجساله سوم توسعه مکانيزاسيون کشاورزي پيشبيني گرديده است به شرح ذيل ميباشد :
ـ تغيير نقش و فعاليت دولت در امر تأمين، توليد و توزيع ماشينها و ادوات کشاورزي به ايفاي نقش هدايتي و نظارتي و حذف انحصارات و اصلاح مقررات و حمايت از سرمايه گذاري در توليد و ساخت ماشينها و ادوات کشاورزي
ـ توسعه مکانيزاسيون کشاورزي مناسب و افزايش بهرهوري از ظرفيتهاي موجود
ـ حمايت از توسعه تشکلهاي خدمات مکانيزاسيون کشاورزي
ـ ساماندهي و قانونمند نمودن خدمات بعد از فروش ماشينهاي کشاورزي در چارچوب نظام اجرايي مشخص
ـ توسعه آموزشهاي ترويجي کاربران ماشينها و ادوات کشاورزي
ـ همکاري و تبادل نظر با مسئولين و کارشناسان ذيربط بخش صنعت به منظور رفع منطقي موانع و مشکلات فراوان توليد کارخانههاي سازنده تراکتور و کمباين
اميد است با فراهم شدن موجبات اجرا تحقق اهداف برنامه ميسر گردد.
تشکيلات و ساختار اداري مرکز توسعه مکانيزاسيون کشاورزي
تشکيلات و ساختار اداري مرکز توسعه مکانيزاسيون در قالب 7 گروه به تصويب رسيده و عهده دار انجام امور مکانيزاسيون ميباشد که اهم وظايف اين مجموعه به شرح ذيل ميباشد :
ـ مطالعه و بررسي و تعيين وضعيت موجود و تنگناها و عوامل مؤثر بر روند مکانيزاسيون با رعايت مسايل زيست محيطي
ـ مطالعه و بررسي و تهيه برنامههاي اجرايي مکانيزاسيون کشاورزي کشور در دورههاي کوتاهمدت و بلند مدت
ـ مطالعه، تهيه و تدوين طرحهاي لازم در جهت توسعه مکانيزاسيون انواع محصولات کشاورزي
ـ بررسي و هماهنگ نمودن فعاليتهاي موازي مکانيزاسيون کشاورزي کشور
ـ مطالعه و بررسي و تعيين تکنولوژي و روشهاي مناسب مکانيزه در کليه مراحل توليد و قبل از تبديل محصولات زراعي و باغي متناسب با شرايط اقليمي کشور
ـ مطالعه و بررسي و محاسبه کمي و کيفي ماشينهاي کشاورزي مورد نياز متناسب با روند توسعه پايدار بخش کشاورزي
ـ اتخاذ تدابير و تهميدات لازم در جهت ارتقاء بهرهوري در استفاده از ماشينهاي کشاورزي در برنامههاي مکانيزاسيون
ـ انجام آزمايشات کاربردي بر روي نمونه ماشينآلات و ادوات کشاورزي و ارايه پيشنهادات لازم در جهت رفع نواقص احتمالي
_ هدايت و حمايت بخش خصوصي در جهت انتقال تکنولوژي، طراحي و ساخت انواع ماشينهاي کشاورزي
_ بررسي و تعيين نيازهاي تحقيقاتي در امر توسعه مکانيزاسيون و اعلام آنها به مؤسسات تحقيقاتی و مراجع علمي
ـ آزمون و کنترل کيفي ماشينهاي ساخت داخل و خارج از لحاظ تطبيق با استانداردهاي ملي و بينالمللي و راهنمايي فني به توليدکنندگان جهت رفع اشکالات موجود روي نمونهها
ـ انجام آزمايشات نهايي و صدور گواهي
ـ همکاري با مؤسسات مربوطه در تهيه و تدوين استاندارد ماشينهاي کشاورزي
ـ همکاري با سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج کشاورزي در تدوين و اجراي برنامههاي آموزشي تخصصي مکانيزاسيون
ـ ترجمه، تأليف و انتشار متون آموزشي عمومي و حرفهاي توسعه مکانيزاسيون کشاورزي
ـ همکاري و تبادل اطلاعات فني با مؤسسات بين المللي و اجراي پروژههاي مشترک
ـ بررسي و پيشنهاد نحوه تأمين اعتباري و چگونگي هزينه برنامههاي مطالعاتي، اجرايي و نظارتي امور مکانيزاسيون کشاورزي
ـ سازماندهي بانک اطلاعاتي مکانيزاسيون کشور
ـ پيگيري و نظارت مستمر بر اجراي برنامههاي تنظيمي توسعه مکانيزاسيون و انتقال و استفاده از تکنولوژي مناسب
شايان ذکر است در سالهاي اجراي برنامه روشهاي اجرايي طرح به صورت فعال و پويا توسط مرکز توسعه مکانيزاسيون بازبيني و تکميل گرديده است و با توجه به روند سريع پيشرفت علوم و فنآوري در جهان، ماشينهاي جديدي به صورت گسترده به بخش کشاورزي معرفي شده است. با چنين هدفي مراحل چهارگانه ذيل به منظور نوآوري و دستيابي به روشهاي مکانيزه و ماشينهاي مناسب به دقت مورد ارزيابي و ملاک عمل قرار ميگيرد.
الف ـ توليد و تأمين نمونه اوليه شامل :
- بررسي و انتخاب ماشين از داخل و يا خارج از کشور
- ساخت نمونه اوليه
- آزمون کارگاهي و مزرعه و رفع معايب احتمالي دستگاه
ب ـ توليد و تأمين محدود شامل :
- دريافت تأييديه مشروط آزمون ماشينهاي کشاورزي
- خريد و تأمين تعداد محدود
- بررسي و کاربرد در مراکز عمده توليد کشور
- آشنايي و آموزش پرسنل و کشاورزي پيشرو
- ايجاد مزارع نمونه (PILOT PLANT)
- دريافت مشکلات و رفع معايب
- ايجاد خط توليد موقت ساخت
- تطبيق و سازگاري ماشين با شرايط منطقه
ج ـ توليد و توسعه شامل :
- دريافت تأييديه نهايي آزمون
- تهيه و تأمين متناسب با تعداد مراکز توليد شهرستانها
- ايجاد مزارع الگويي
- آموزش گسترده پرسنل و کشاورزان
- بسترسازي و ايجاد تقاضا براي پذيرش عموم بهرهبرداران
- بررسي و تطبيق ماشين با شرايط منطقه
د ـ توليد انبوه شامل :
- حمايت و هدايت سازنده جهت استفاده از اعتبارات مالي و تسهيلات
- ايجاد خط توليد انبوه توسط بخش خصوصي
- آموزش و ترويج گسترده در کشور
- ايجاد شبکه خدمات فراگير فروش
- کنترل کيفي و تدوين پيشنويس استانداردهاي ملي
- دريافت تأييديه آزمونهاي ادواري
طرح توسعه ماشينهاي کشاورزي
پروژه مطالعه و بررسي امکانات، قابليتها و پتانسيلهاي مکانيزاسيون کشاورزي : هدف کلي مکانيزاسيون کشاورزي دستيابي به مطلوبترين دانش فني و اعمال روشهاي مکانيزه و به موقع به منظور افزايش توليد محصولات کشاورزي با رعايت ملاحظات زيستمحيطي ميباشد. رسيدن به اين هدف مستلزم داشتن برنامه منسجم و دراز مدت ميباشد. در اين راستا با اجراي پروژه مطالعات به صورت ملي و در سطح 7/17 ميليون هکتار از اراضي زراعي و باغي امکان برنامهريزي اصوليتر فراهم گرديده است. اين پروژه بررسي وضعيت موجود منابع توليد و سپس وضعيت موجود مکانيزاسيون را شناسايي و سپس مشکلات و محدوديتها را تعيين و نهايتاً الگوي مناسب مکانيزاسيون کشاورزي را به منظور استفاده بهينه از منابع و عوامل توليد و توسعه پايدار ارايه مينمايد. اين پروژه با همکاري هشت مشاور و در قالب 12 قرارداد تدوين گرديده و محورهاي اصلي مطالعاتي آن شامل :
1ـ شناخت وضعيت موجود : اين بند خود شامل دو قسمت مي باشد :
الف) شناخت منابع و عوامل توليد و تعيين ظرفيتهاي موجود در هر زيرحوزه آبخيز. اطلاعات پايه اين بند با استفاده از مطالعات طرحهاي جامع کشاورزي تهيه شده ولي مشاورين بر اساس شرح خدمات ملزم گرديدهاند موارد تکميلي و مرتبط با مکانيزاسيون را رأساً تهيه و تکميل نمايند و شامل تهيه گزارش اقليم ـ منابع اراضي و توپوگرافي، آب، جمعيت و نيروي انساني، بررسي منابع توليد انرژي، بررسي فعاليتهاي کشاورزي (زراعت، باغ و دام)، نظام بهرهبرداري از زمين و ماشين.
ب) شناخت وضعيت موجود مکانيزاسيون در هر زيرحوزه که از طريق مطالعات صحرايي و تکميل پرسشنامههاي متنوع در روستاهاي انتخابي انجام ميگيرد که اطلاعات پرسشنامه کامپيوتري گرديده و بر اساس تدوين نرم افزار مورد نياز جداول خروجي جهت تحليل وضعيت موجود مکانيزاسيون بر اساس 5 طبقه بهرهبرداري و حداقل 12 محصول زراعي و باغي و عمليات مکانيزاسيون بر روي تک تک محصولات تهيه شده و کليه پارامترهاي دخيل در مکانيزاسيون کشاورزي از جمله قطعه بندي مزارع در طبقات مختلف در نظر گرفته شده است.
2ـ فصل سوم شامل بررسي مشکلات و تنگناها و محدوديتها ميباشد که با استفاده از اطلاعات کمي مطالعات ميداني تهيه گرديده و نقش و اثر عوامل طبيعي و غيرطبيعي بر روي مکانيزاسيون را بررسي و تحليل نموده است.
3ـ فصل چهارم تعيين سياستها و استراتژيهاي توسعه مکانيزاسيون ميباشد که با استفاده از برنامه توسعه طرحهاي جامع و پيش بينيهاي توسعه آب و خاک اين گزارش تحليل گرديده است.
4ـ فصل پنجم ارايه الگو و برنامه مناسب مکانيزاسيون در امور زراعي و باغي جهت هر زيرحوزه ميباشد. در قراردادهايي که تهيه وضعيت موجود مکانيزاسيون استاني و ارايه برنامه و الگوي استاني نيز پيشبيني شده است جهت استانهاي تحت پوشش متناسب با زيرحوزه هاي کاري هر مشاور نيز انجام گرفته است.
به دلايل عديده اين پروژه متناسب با زمان بندي پيش بيني شده انجام نگرفت. لذا در سال 78 با تشکيل يک تيم تخصصي و خبره و با نشست هاي مکرر با مشاورين ذيربط شرايطي فراهم گرديد که متناسب با ضرورت اتمام پروژه و توان مشاورين و کيفيت گزارش هاي تهيه شده، هر مشاور موظف گرديد در زمانبندي تعيين شده نسبت به انجام تعهدات خود تا سقفي که کارفرما و گروه ذيربط تشخيص داد نسبت به ارايه گزارشهاي نهايي اقدام نمايد. ذيلاً وضعيت گزارش هاي ارايه شده هر مشاور آورده مي شود :
1ـ مهندسين مشاور توسعه تکنولوژي کشاورزي مناسب (تکم) : اين مشاور داراي يک حوزه و 6 زيرحوزه در حوزه رودخانههاي مرکزي بوده و نسبت به انجام 100% امور محوله اقدام و گزارشهاي اقليم، منابع اراضي، آب، جمعيت، انرژي، فعاليتهاي کشاورزي و نظامهاي بهرهبرداري، وضعيت موجود مکانيزاسيون، مشکلات و تنگناها و سياستها و استراتژيها و برنامههاي بلندمدت و کوتاهمدت و همچنين گزارشهاي استاني وضعيت موجود و الگو و برنامه مناسب استانهاي تحت پوشش تهران، قزوين، قم، همدان و مرکزي را در ده نسخه تهيه و ارايه نموده که 7 نسخه آن گزارشهاي نهايي شده ميباشد.
2ـ مهندسين مشاور جامع ايران : اين مشاور داراي دو قراداد جهت رودخانههاي مرزي غرب، کرخه، دز و شاوور که شامل 13 زير حوزه و قرارداد دوم جهت رودخانههاي ارس و اروميه که شامل 14 زيرحوزه ميباشد. اين مشاور نيز همانند رديف 1، نسبت به تهيه کليه گزارشهاي فصول مختلف اقدام نموده و گزارشهاي نهايي را تدوين و 100% امور محوله جهت قراردادهاي خود را به انجام رسانده و چون گزارش هاي استاني قرارداد دوم را به موقع تهيه ننموده برابر قرارداد 5% حق الزحمه کسر گرديده و قرارداد خاتمه يافته است.
3ـ مهندسين مشاور سنجش از دور : شامل دو قرارداد در مناطق جنوبي و جنوب شرقي کشور که مجموعاً 30 زيرحوزه را تحت پوشش داشته است و همانند دو مشاور فوق کليه گزارشهاي فصول را تهيه و نهايي نموده است بنابراين 100% امور محوله انجام يافته و جهت استان هرمزگان، سيستان و بلوچستان و کرمان در زيرحوزههاي مربوطه گزارشهاي وضعيت موجود مکانيزاسيون و برنامه و الگوي مناسب استاني نيز تدوين شده است.
4ـ مهندسي مشاور بوم آباد : اين مهندسين مشاور نيز داراي دو قرارداد در منطقه کوير لوت و رودخانههاي اترک عليا و سفلي بوده و جمعاً 11 زيرحوزه را زير پوشش داشته است. گزارشهاي اقليم، منابع اراضي، آب، جمعيت و نيروي انساني، منابع توليد انرژي، فعاليتهاي کشاورزي، نظام بهرهبرداري و وضعيت موجود مکانيزاسيون زير حوزهها را تهيه و جهت استانهاي خراسان، سيستان و بلوچستان و کرمان متناسب با زير حوزههاي زير پوشش گزارش وضعيت موجود استاني ارايه نموده است.
5ـ مهندسين مشاور تاک سبز : داراي يک قرارداد با 8 زيرحوزه بوده و همانند مشاور رديف چهار، گزارشهاي منابع و عوامل توليد و وضعيت موجود مکانيزاسيون را تهيه و نهايي نموده و جهت استان خراسان در زيرحوزههاي ذيربط گزارش وضعيت موجود مکانيزاسيون تهيه نموده است.
6ـ مهندسين مشاور نشتاک : داراي دو قرارداد جهت حوزههاي کوير مرکزي و گرگانرود و سفيدرود، مرداب تالش و ساحلي شمال با 20 زيرحوزه که همانند مشاورين رديف 4 و 5 گزارشهاي منابع و عوامل توليد و وضعيت موجود مکانيزاسيون را تهيه و نهايي نموده و جهت استانهاي گلستان و سمنان نيز در وضعيت موجود مکانيزاسيون گزارش استاني تهيه و ارائه کرده است.
7ـ مهندسين مشاور يکم : داراي يک قرارداد جهت 27 زيرحوزه و در حوزههاي زايندهرود اردستان، کروسيوند ـ شاپور ـ دالکي و مند و ساحلي خليج فارس که همانند مشاورين رديف 4 و 5 گزارشهاي منابع و عوامل توليد و وضعيت موجود مکانيزاسيون را تهيه و نهايي نموده است. اين قرارداد فاقد گزارش استاني بوده است.
8ـ مهندسين مشاور پارس ويستا : دارايي يک قرارداد جهت 15 زيرحوزه ميباشد که متأسفانه فقط توانسته است گزارشهاي پيشنويس شناخت منابع و عوامل توليد را جهت زيرحوزههاي 14 گانه تهيه و ارايه نمايد و عليرغم جلسات و اخطاريهها ناتواني خود را در به انجام رسانيدن امور محوله به اثبات رسانده است که در دست پيگيري برابر ضوابط و مقررات مي باشد. با عنايت به موارد فوق اين پروژه با حدود 80% پيشرفت به پايان رسيده و نتايج آن قابل استفاده در برنامهريزيها و تحليلهاي مورد نياز مکانيزاسيون میباشد و ميتواند به عنوان منبع و مرجع مستند مورد استفاده کليه واحدهاي ذيربط قرار گيرد.
طولاني شدن مدت مطالعه، سنتز ملي آن را تحت الشعاع قرار داده است ولي به هر حال ضرورت دارد به طريق مقتضي و با تدوين شرح خدمات محدود و مناسب اين اطلاعات وسيع و گسترده در شکل زيرحوزه اي به اطلاعات ملي و کشوري تبديل گردد تا بهتر مورد استفاده واقع شود. گزارش هاي تهيه شده متناسب با حوزه استانها به سازمان هاي کشاورزي ارسال گرديده و يک نسخه از کليه گزارشها در آرشيو مرکز توسعه مکانيزاسيون و يک نسخه در آرشيو گروه آموزش فني و تخصصي معاونت فني و زيربنايي در کرج جهت استفاده عمومي قرار داده شده است.
پروژه کنترل، نظارت کيفي و ساخت نمونههاي اوليه ماشينهاي کشاورزي
هدف از اين پروژه ساخت نمونههاي اوليه ماشينهاي کشاورزي مناسب و سازگار با شرايط اجتماعي، اقليمي، اقتصادي، طبيعي و انتقال فنآوري آن به کشور به منظور حمايت از ساخت داخل و بومي نمودن توليد ماشينها و ادوات کشاورزي ميباشد. در اين راستا مرکز توسعه مکانيزاسيون کشاورزي با هدايت و حمايت مالي و فني مبتکران و سازندگان داخلي و انجام اقدامات ذيل، ماشينها و ادواتي را به توليد رسانده است.
ـ اقدامات لازم : انتخاب ماشين نمونه، تهيه طرح اوليه و نقشه هاي اجرايي، بررسي فني و تصويب طرح اجرايي، عقد قرارداد با سازنده و حمايت مالي و هدايت فني، کنترل و نظارت کيفي، توليد نمونه، آزمايش ماشين اوليه نمونه و معرفي ماشين موفق جهت توليد انبوه.
ـ توجيه : کشاورزان هنگام کاربرد ماشين هاي کشاورزي گاهي به علت عدم سازواري ماشين با شرايط اقليمي، اقتصادي، فن آوري و کاري با مشکلاتي مواجه مي شوند و گاهي نظرات مفيد و يا نيازهايي در رابطه با ماشين براي انجام عمليات زراعي دارند که ماشين هاي موجود جوابگوي آنها نيستند، همچنين سنجش و مقايسه عواملي مانند : اقتصادي بودن، نيرو، توان، وزن، مقاومت، سرويس و نگهداري، آساني تنظيمات و راه اندازي، ايمني، راحتي، مطابقت با استانداردهاي صنعتي و قيمت ماشين، احتياج به ساخت نمونه هاي اوليهاي از ماشينهاي کشاورزي را ضروري ساخته است که نه تنها عوامل فوق در آن رعايت شده باشد بلکه مشکل و نياز کشاورز را هم برطرف نمايد. در سال 1377 در زمينه ساخت نمونه هاي اوليه ماشينها و ادوات کشاورزي طرحي به منظور ساخت نمونه اوليه از طريق مخترعين و مبتکرين ارائه نگرديد. در سال 1378 در زمينه ساخت نمونه هاي اوليه ماشينها و ادوات کشاورزي مواردي به شرح زير مورد بررسي قرار گرفت :
1ـ طرح نمونه سازي خاکورز چندمنظوره
2ـ طرح نمونه سازي غده کار سير
3ـ طرح اصلاح بذرکارهاي غلات جهت کشت حبوبات
4ـ مشارکت در نمونه سازي کمباين برداشت نخود با بخش ماشينهاي کشاورزي دانشگاه تهران
5ـ طرح نمونه سازي تراکتور شاسي بلند
6ـ طرح نمونه سازي هد استريپر
در سال 1379 در قالب پروژه ساخت نمونه اوليه، خاکورز چندمنظوره مورد آزمون مزرعه اي قرار گرفت و تغييرات لازم جهت اصلاح و افزايش کارآيي آن انجام پذيرفت، ضمن آنکه اين دستگاه در برداشت مزرعه مکانيزه سير نيز عملکرد بسيار مطلوبي نشان داد، لازم به ذکر است علاوه بر مورد فوق طرحهايي به شرح ذيل در دست بررسي و اقدام ميباشند :
1ـ طرح نمونه سازي روتوتيلري ، 2ـ طرح نمونه سازي استون برير (سنگ دفن کن) ، 3ـ هد بردارنده شالي
ضمناً طرح نمونهسازي ماشين نشاءکار چهار رديفه و پادلر مناسب اراضي شالي در دست بررسي و اقدام میباشد.
پروژه توسعه و تقويت مکانيزاسيون کشاورزي
هدف اين پروژه آشنايي دست اندرکاران و کشاورزان پيشرو با تکنولوژي و ماشينها و ادوات جديد زراعي و باغي متناسب با شرايط اجتماعي و اقتصادي بهره برداران بخش کشاورزي مي باشد. انتخاب ماشين در اين پروژه با توجه به مباحث و جلسات کارشناسي به ويژه با زير بخشهاي زراعت و باغباني و در کميته فني مرکز توسعه مکانيزاسيون کشاورزي مورد بحث و تبادل نظر قرار ميگيرد و پس از تأمين ماشين از منابع داخلي و خارجي با ايجاد مزارع الگويي در مناطق مختلف کشور و کاربري اين ماشينها در سطحي محدود نسبت به آشنايي دست اندرکاران و همچنين کشاورزان پيشرو اقدام مي گردد، بدين ترتيب با بررسي هاي علمي و عملي زمينه و بستر و پذيرش يک تکنولوژي نوين فراهم ميگردد. در اجراي اين پروژه طي سالهاي 73 لغايت 79 تعداد 870 دستگاه ماشين و ادوات کشاورزي اعم از وارداتي و يا ساخت داخل خريداري و متناسب با پتانسيلهاي زراعي مناطق مختلف کشور به سازمانهاي کشاورزي ارسال گرديده که با استفاده از دستگاههاي مذکور تاکنون جمعاً حدود 190 هزار هکتار عمليات زراعي و باغي صورت پذيرفته است.
پروژه حمايت، هدايت و نظارت بر تشکل هاي خدمات مکانيزاسيون کشاورزي
اين پروژه با هدف افزايش بهرهوري از ماشينها و ادوات کشاورزي موجود در کشور و با توجه به وجود سه ميليون بهرهبردار و کمبود ماشينهاي کشاورزي جهت ارايه خدمات ماشيني به زارعين يکي از راهکارهاي توسعه مکانيزاسيون در سطح کشور ميباشد. چرا که صرفاً از اين طريق ميتوان مجموعه کاملي از ماشينها و ادوات کشاورزي را در يک منطقه مناسب با اقليم و الگوي کشت فراهم نمود و به اين ترتيب فراتر از رانندگان حرفه اي که صرفاً مجهز به يک يا دو دستگاه دنباله بند ميباشند حرکت نمود.
اين مرکز درصدد تسهيل امور مربوط به تشکيل اينگونه تشکلها بوده و از طريق جلساتي که در ستاد و يا ادارات فني و تکنولوژي در استانها با حضور دست اندرکاران اينگونه تشکلها نظير بانک کشاورزي و سازمان تعاون برگزار نموده گام هاي مؤثري در زمينه رفع موانع کشاوان براي ايجاد اينگونه تشکل ها برداشته است که مي توان به کاهش بهره بانکي، کاهش آورده شخصي، تخصيص اعتباراتي و برخي موارد ديگر اشاره نمود که اين منجر به تشکيل تشکل خدمات مکانيزه در سطح استانهاي کشور طي سالهاي 73 لغايت 79 گرديد. شايان ذکر است که تأييد مرکز توسعه توسعه مکانيزاسيون بر گسترش اينگونه تشکل ها علاوه بر ارايه خدمات فني به صورت اقتصادي و ارتقاء بهرهوري از ماشينهاي کشاورزي به طور اخص بر به کارگيري حداقل يک نفر کارشناس تحصيلکرده کشاورزي به ويژه فارغالتحصيلان ماشينهاي کشاورزي در هر تشکل ميباشد تا ضمن فراهمنمودن اشتغال بستر مناسبي جهت تبادل اطلاعات تحقيقاتي و تجربي بين دست اندرکاران و مجريان بخش کشاورزي فراهم گردد.
اقدامات انجام شده در اجراي پروژه حمايت، هدايت و نظارت بر تشکلهاي خدمات مکانيزاسيون کشاورزي
1ـ جمعآوري اطلاعات از وضعيت و پراکنش تشکلهاي موجود
2ـ بررسي امکانات و شناسايي زمينههاي مساعد و فراهم نمودن زمينههاي پذيرش جهت اجراي پروژه
3ـ انتخاب مناطق مناسب و تقسيم استاني تشکلهاي پيشبينيشده و انجام اقدامات قانوني جهت تشکيل و راهاندازي تشکلهاي جديد
4ـ جمعآوري دستورالعمل ها و بخشنامههاي بانک کشاورزي و منابع تأمين کنندهماشينها و ادوات کشاورزي (کارخانجات تراکتورسازي، کمباينسازي و …) در ارتباط با نحوه و شرايط اعطاي تسهيلات اعتباري و واگذاري اينگونه ماشينها به تشکلها و اعلام آن به سازمانهاي کشاورزي و متقابلاً انعکاس مشکلات تشکلها در استفاده از تسهيلات و دريافت ماشينها و ادوات کشاورزي به مراجع ذيربط و ذيصلاح
5ـ ارتباط مستمر با سازمانهاي کشاورزي درخصوص اولويت تحويل ماشينها و ادوات کشاورزي و امکانات آموزشي و فني به تشکلها
6ـ دريافت گزارش سه ماهه از عملکرد، وضعيت و کارکرد ماشينها و ادوات کشاورزي موجود و فعال در تشکلها
7ـ جمعآوري و جمعبندي اطلاعات کاملتر از وضعيت تشکلهاي ايجاد شده نظير امکانات، ماشينها و ادوات موجود، محل استقرار، نوع عمليات و خدماتي که ارايه ميدهند و ساير فعاليتهاي جنبي، ميزان موفقيت، عدم موفقيت و در نهايت پيشنهادهاي خاص سازمانهاي کشاورزي
سایر تلاشهای انجام شده جهت توسعه مکانيزاسيون کشاورزي
لزوم و نقش استاندارد در ارتقاء کيفيت محصولات و توليدات بر کسي پوشيده نيست و عليالقاعده ماشينهاي کشاورزي که يا به طور کامل از خارج مي شوند و يا در داخل توليد مي گردند به علت ارزبري و استفاده از منابع داخلي و نقش مهمي که در مسايل اقتصادي و اجتماعي بخش کشاورزي و زندگي کشاورزان دارند از اهميت و توجه مخصوص برخوردار مي باشند و چون کشاورزان و استفاده کنندگان ماشينهاي کشاورزي معمولاً اطلاعات فني کاملي براي انتخاب ماشينها و ادوات مناسب ندارند، در صورتي که اصول استاندارد از طريق مراجع ذيصلاح کنترل نشود، ورود، ساخت و ارايه ماشينهايي که فاقد کيفيت مناسب باشند همواره موجب خسارات جبران ناپذيري براي کشاورزان خواهد بود.
بنابراين به منظور حمايت از کشاورزان زحمتکش که قشر مولد اجتماع مي باشند لازم است شرايطي فراهم شود تا بتوانند ماشينها و ادوات و ابزار مورد نياز خود را که از کارآيي خوبي برخوردار باشند، تهيه نمايند. در اين راستا گروه آزمون ماشينها و ادوات کشاورزي با سابقهاي بيش از سي سال در سال 1346 با عقد پيمان سنتو بين کشورهاي عضو با نام مرکز آموزش ماشينهاي کشاورزي و حفاظت خاک تأسيس گرديد و از همان ابتدا به منظور جلوگيري از ورود ماشينها و ادوات کشاورزي نامناسب و ممانعت از اتلاف سرمايه اقدام به آزمايش ماشينها و ادوات کشاورزي که عمدتاً وارداتي بوده اند، نموده است. يک مقايسه کوتاه بين سالهاي 1346 تا 1357 شامل 12 سال فعاليت نشان ميدهد که متوسط ساليانه تعداد دستگاه هاي آزمايش شده در حد تعداد انگشتان دست (5 مورد در سال) و جمعاً 62 دستگاه بوده است که فقط يک دستگاه داخلي و 61 دستگاه ديگر وارداتی بوده است.
يکي دیگر از ضرورتها و ابزار توسعه مکانيزاسيون، وجود نيروي متخصص و کارآمد در اين بخش ميباشد. در اين راستا و به منظور تحقق عملي اهداف توسعه مکانيزاسيون در سطح کشور، اين مرکز طي سالهاي اجرايي طرح اقدام به جذب متخصصين جوان و تحصيلکرده در رشتههاي مهندسي ماشينهاي کشاورزي، مکانيزاسيون و ساير رشته هاي مرتبط در مقاطع کارشناسي و کارشناسي ارشد نموده است. اکثر اين نيروها در واحدهاي اجرايي توسعه مکانيزاسيون در استانها که ادارات فني و تکنولوژي است مشغول به فعاليت ميباشند. در مجموع کارشناسان شاغل در مرکز توسعه مکانيزاسيون با گروههاي مربوطه شامل 147 نفر بوده که از اين تعداد 14 نفر کارشناس در گروه آزمون ماشينها و ادوات کشاورزي کرج و تعداد 111 نفر کارشناس در ادارات فني و تکنولوژي استان ها مشغول به کار ميباشند که عمدتاً از طرح توسعه مکانيزاسيون جذب گرديدهاند. لازم به ذکر است که تعداد 12 نفر از کارشناسان فوق داراي مدرک کارشناسيارشد ميباشند. ضمن آنکه نيروي انساني موجود با توجه به چند جانبه بودن مکانيزاسيون بسيار محدود و ناچيز ميباشند و ضرورت دارد متناسب با اهداف پيش بينيشده نيروي متخصص بيشتري در سطح استانها به کار گرفته شوند و به واقع وجود حداقل يک نفر کاردان و يک نفر کارشناس مکانيزاسيون در هر يک از شهرستانهاي کشور امري ضروري است.
مشکلات و ارايه راهکارهاي توسعه مکانيزاسيون کشاورزي
غير رقابتي بودن توليد تراکتور و کمباين :
تراکتورهاي مورد نياز کشور به طور عمده توسط شرکت تراکتورسازي ايران توليد و تأمين ميگردد. طي دهه 70 اين شرکت دولتي که يکي از سرمايههاي ملي کشور محسوب ميشود، به موازات سياستهاي آزادسازي و در نتيجه افزايش قيمتها، به علت عدم تخصيص ارز کافي و نداشتن نقدينگي نتوانست مطابق با ظرفيت اقتصادي کار کرده و نيازهاي بخش کشاورزي را تأمين نمايد و توليدات آن حتي نسبت به دهه 60 از کاهش چشمگيري برخوردار گرديد. ظرفيت اسمي اين کارخانه سالانه توليد 20000 دستگاه تراکتور ميباشد در صورتيکه طي برنامه دوم به طور متوسط سالانه 5000 دستگاه توليد نموده است. در سال 1379 با تخصيص 5/67 ميليون دلار ارز شناور براي توليد 16500 دستگاه تراکتور متوسط و سنگين فعاليتهاي کارخانه تراکتورسازي افزايش يافته و انتظار ميرود طي دو سال آينده بتواند به تعهدات خود عمل نمايد، عليهذا با توجه به روند موجود، نيازهاي بخش کشاورزي که سالانه متجاوز از 20000 دستگاه تراکتور کوچک، متوسط و سنگين است تأمين نخواهد شد.
قابل ذکر است که واحدهاي معدود نيمهدولتي و خصوصي که طي سالهای اخير جهت ساخت و توليد تراکتور سرمايهگذاري نمودهاند به علت عدم تخصيص ارز شناور و عدم امکان رقابت به رکود و تعطيلي کشيده شدهاند که نتايج آن در برنامه دوم حاکي از عدم تأمين نيروهاي محرکه به ويژه تراکتور و کمباين ميباشد، به نحوي که فقط در اين خصوص 10 الي 15 درصد اهداف برنامه دوم تحقق يافته است. عمدهترين دليل اين موضوع عدم مشارکت بخش خصوصي در توليد و تأمين نيروهاي محرکه بوده که اين امر ناشي از پرداخت يارانه (ارز شناور) به تعداد معدودي واحدهاي دولتي و همچنين غير رقابتي بودن توليد بوده است که نهايتاً سياست هاي اعمالي باعث بيرون راندن بخش خصوصي از چرخه توليد گشته است. مسلماً با اعتقاد سياستگزاران به بازار رقابتي و ايجاد زمينه رقابت سالم و سازنده و نگرشي يکسان به بخش خصوصي و دولتي ميتوان موجبات بيرون رفت از اين معضل را فراهم نمود.
پيشنهاد ميشود با اجراي سياستهاي آزادسازي و خصوصيسازي هر گونه يارانه نيروهاي محرکه مستقيماً به کشاورز و به ازاي توليد محصولات کشاورزي پرداخت شود تا در بازار رقابت نيز قوانين عرضه و تقاضا حاکميت داشته و بخش خصوصي راغب به سرمايهگذاري بيشتري گردد.
حذف يارانه از توليد تراکتورهاي متوسط که در حال حاضر حدود 2500 دلار ارزبري دارند موجب افزايش قيمت تراکتور (مابه التفاوت ارز واريزنامه اي با ارز شناور) معادل 15 ميليون ريال خواهد گرديد که جبران اين مبلغ در چرخه توليد محصولات کشاورزي امکان پذير بوده و برآوردهاي کارشناسي نشان ميدهد تفاوت اين قيمت با تخصيص يارانه فوق به گندم خريداري شده توسط دولت به ازاي هر کيلوگرم 50 ريال جبران ميشود و عملاً در بودجه دولت و همچنين قيمت براي مصرف کننده نان تأثيري نخواهد داشت بدين ترتيب بخش صنعت نيز توان رقابت و انگيزه هاي سرمايهگذاري را به دست آورده و ساير واحدهاي موجود نيز که در حال تعطيلي و رکود ميباشند در توليد تراکتور فعال ميشوند ضمن آنکه سرمايهگذاريهاي جديدي نيز جهت توليد تراکتور در کشور انجام ميپذيرد.
در مورد کمباين نيز روند توليد و تأمين با دلايل و مشکلات ذکر شده درخصوص تراکتور، مشابهت دارد و طي برنامه دوم فقط 12% اهداف پيش بينيشده تحقق يافته است. توجه به اينکه تجربه ساخت کمباين جاندير در کمباينسازي اراک سالهاست که وجود دارد و حدود 80 تا 85 درصد آن ساخت داخل بوده و همچنين با ايجاد واحد ديگري که براي توليد کمباين کلاس در تبريز راهاندازي شده، زمينه مناسبتري را جهت رقابت ايجاد نموده است.
برآورد کارشناسي نشان ميدهد که با حذف يارانه قيمت کمباين تنها معادل 50 ريال به ازاي برداشت هر کيلوگرم گندم به هزينههاي کشاورز افزوده خواهد شد، لذا با افزايش قيمت گندم معادل 100 ريال کليه هزينههاي اضافه شده به دليل تغيير نرخ ارز شناور به واريزنامه اي جبران ميگردد.
شايان ذکر است قيمت پيشنهادي وزارت متبوع جهت خريد گندم توسط دولت در سال 1379 معادل 1115 ريال بوده در صورتيکه قيمت مصوب معادل 1053 ريال تعيين گرديده است. عليهذا به نظر ميرسد با عنايت به مطالب فوق و ملاحظه نظرات کارشناسي ميتوان با اعمال سياستهاي برنامه سوم توسعه مبني بر کاهش تصديگري دولت ضمن ايجاد رقابت سالم و سازنده و مشارکت فعال بخش خصوصي در روند توليد و تأمين نيروهاي محرکه بخش کشاورزي گامهاي مؤثري برداشت.
محدوديت اعتبارات و تسهيلات بانکي جهت خريد ماشينهاي کشاورزي :
يکي ديگر از مشکلات عمده نظام بانکداري عدم توجه آن به بخش کشاورزي مي باشد به نحوي که طي سالهاي برنامه دوم ميزان تخصيص منابع اعتباري جهت خريد ماشينهاي کشاورزي با محدوديتهاي شديدي مواجه بوده است. ضمن آنکه بهرهبرداران بخش کشاورزي جهت اخذ همين اعتبارات ناکافي موجود نيز، در کلاف بوروکراسي اداري و بانکي، تأمين وثيقه و آورده شخصي، ماهها سرگردان و در انتظار ميمانند و به ندرت کشاورزي را ميتوان پيدا نمود که از نحوه دريافت وام اظهار رضايت نمود، همچنين دريافت اينگونه وامها عموماً از طريق بانک کشاورزي صورت ميگيرد و ضرورت دارد که موجبات مشارکت ساير بانکها نيز در تخصيص وام به کشاورزان به صورت گسترده فراهم گردد و با اتخاذ تدابير و تمهيداتي موانع و مشکلات بانکي و اداري، تأمين وثيقه، آورده شخصي و سود بانکي را به حداقل رساند.
علاوه بر موارد فوق که عمده مشکلات توسعه مکانيزاسيون کشاورزي را بيان مينمايد ميتوان به مواردي نظير کمبود نيروي انساني و فراهم نبودن امکانات جذب نيروهاي با تجربه، کارآمد و متخصص، ضرورت پويايي بخش صنعت و خدمات، قانونمندتر نمودن خدمات فراگير فروش و به ويژه تمرکز امور مکانيزاسيون کشاورزي اشاره نمود. اميد است با بهبود شرايط، امکان توسعه و رشد مکانيزاسيون کشاورزي و پاسخگويي به نياز روز افزون جامعه به مواد غذايي را فراهم نماييم.
پایان خدمت در وزارت کشاورزی
مطلبی را در مورد وزیر جدیدکشاورزی، یعنی آقای حجتی عرض کنم. وقتی که آقای حجتی دردولت ریا وحیله وتزویر خاتمی هزارچهره، یعنی دولت به اصطلاح اصلاحات استاندارسیستان و بلوچستان بود، به خوبی و علنی نشان داد که دشمن قسم خورده اهلسنت است. او اهلسنت را نجس میدانست و همواره تلاش داشت نمايندگان اهلسنت استان و روحانيت اهل سنت را در حاشيه و حالتي تحقيرآميز نگهدارد. خيلي متکبرانه با آنها برخورد مي کرد، گويا مأموريتي اين چنيني داشت. ایشان بصراحت در انتخابات دوره چهارم مجلس رأی من را که در واقع رأی مردم ایرانشهر بود، به دستور تشکیلات ذی نفوذ در استان دزدید.
من در وزارت کشاورزي با پست شماره 13 مشاور وزير و منصوب جناب آقاي دکتر کلانتري بودم و تنها سنيمذهب نيز هستم که با نشان دادن عملکرد مثبت و افتخارآفرينی به این منصب رسيدهام. ذرسال 1376 بعنوان “مدیرنمونه وزارت کشاورزی انتخاب شدم” وازحیث گروه اداری یک گروه ارتقاء یافتم و گروه استخدامی 19 بمن اعطااشد، از سويي با حجتی آشنايي قبلي بسیار توأم با نفرت داشتيم و قطعاً نميتوانستيم با هم کار کنيم. معارفه آقاي حجتي انجام شد. دکتر کلانتری رفت و من حساب کار را کرده بودم و در صدد رفتن از وزارتخانه بودم. چرا که ايده آقاي حجتي تخريب بود نه همدلي و سازندگي. يک روز که براي نهار در نهارخوري معاونين و مشاورين مشغول صرف نهار بودم، آقاي حجتي به اتفاق آقاي صحرائيان وارد شدند و مستقيماً روي ميز من نشستند. حال و احوال ظاهري انجام شد. وقتي آدم همدل نباشد، چه سخت است احوالپرسي! چرا که اين خود نوعي نفاق است. هنوز چند دقيقه اي از نشستن آقاي حجتي نگذشته بود که رو به من کرد و گفت آقاي ملازهي! برای خدمت بیشتر وکمک بما به يکي از استانها بعنوان مدیر استان نمي رويد؟ يعني قصد داشت به عنوان رئيس سازمان کشاورزی يکی از استانها از گردونه خارج شوم، ولي من چون چوب انتخابات سال 71 را از ايشان خورده بودم، خنديدم و گفتم : نه جناب وزير! از وزارتخانه مي روم. ايشان برآشفت و گفت : يعني چه؟ گفتم : يعني اينکه با حضور جنابعالي تا مشکلي برايم پيش نيامده بايد فرار را بر قرار ترجيح دهم. آقاي صحرائيان گفتند : شما که برابر سوابق، خدمات خيلي شايسته و آبرومندي داشتهايد، مگر مي شود برويد و ما شما را ازدست بدهیم و وزارتخانه از حضور شما محروم شود؟ گفتم : آري، چون آقاي وزير تصميم به رفتنم گرفتهاند. فوراً آقاي حجتي پاسخ دادند: نه من خواستم بهتر کنم ولي حال موضوع منتفي است. نهار تمام شد و هر يک از ما به اتاق خود رفتيم. من به طبقه 15، آقاي وزير به طبقه 19 و آقاي صحرائيان به طبقه 8 . موضوع رفتنم را با آقاي دکتر امينيپوری معاون آب و خاک مطرح کردم. ايشان طي نامهاي از وزير درخواست يکسال تمديد خدمتم را نمودند. متأسفانه آقاي وزير يا نميدانستند يا عالمانه اقدام کردند که من باورم عالمانه است، نامه را به مدير امور اداري دادند که اقدام کنند تا من یکسال دیگر در وزارت کشاورزی بمانم. مدیر کل امور اداری صلاحيت نامه نوشتن براي معاون و یا مشاور وزير را ندارد، ولي حالا ديگر مقررات و سلسله مراتب مرده و نابود شده و هر کسي خود تصميم ميگيرد. ايشان نامه آقاي دکتر امينيپور را پاسخ دادند که ملازهي ميتواند تا 31/1/81 بماند يعني 2 ماه ديگر وقتي نامه به من رسيد تعجب نکردم و خنديدم.
فوراً نامهاي براي آقاي وزير نوشتم و از ادامه خدمت پس از 29/12/80 عذرخواهي کردم و درخواست بازنشستگي رسميام را دادم. نامه ام در کشوي ميز آقاي وزير و يا مديرکل دفتر ايشان بايگاني شد. هر چه داد و فرياد کردم کسي پاسخگو نبود.
زمان همچنان ميگذشت و به پايان سال نزديک و نزديکتر ميشد. بالاخره وقتي که براي بازديد از شيراز به ممسني به اتفاق جناب آقاي دکتر اميني پوری و جناب آقاي مهندس بني سعيد رفته بوديم، از ممسني طي تماس تلفني از مدير کل دفتر وزارتي درخواست نمودم که سريعاً روي نامه بازنشستگيام اقدام کنند، در غير اين صورت به ديوان عدالت اداري شکايت خواهم کرد. ايشان با خنده موضوع را تمام کرد و امروز و فردا ميکرد. آقايان ميگويند اگر خدا يک مؤمن و حزب اللهي خلق کرده ما هستيم چون در جهاد سازندگی بودهايم. به خدا عملکردشان از ملحدین و دشمنان اسلام هم بدتر بود، ديدار آقاي معاون مالي و اداري که کار حضرت فيل بود. ايشان چنان خودکامه بودند که همه آرزو داشتند يک روزي بالاخره خدمت اجل شان برسند و روي مبارکشان را زيارت کنند. مگر ميشد استغفرالله! بالاخره روز بعد در تهران پيگير شدم و عليرغم اينکه بعد از تلفن من از ممسني با يکسال ماندنم موافقت کردند ولي من همان حرف اول را مي زدم. بازنشستگي در 29/12/80 و لاغير. بالاخره خواسته قانونیام عملي شد و نامه بازنشستگيام صادر و ابلاغ گرديد. سريعاً با همکاري همکاران خوب و بزرگوارم در مرکز توسعه خصوصاً سرکار خانمها سالک، ساري و اتحاد، امور تسويه حسابم در کمترين زمان انجام شد و در تاريخ 27/12/80 وزارتخانه را با بدرقه گرم و محبتآمیز همکارانم در مرکز توسعه مکانیزاسیون کشاورزی ترک کردم. وزارت کشاورزی و حجتی را بخیر و ما را بسلامت. گرچه با توجه به زحماتي که سالها در مرکز توسعه به اتفاق کليه همکاران خوبم کشيده بودم ولي کار کردن را در وزارت آقاي حجتي جداً درست و حتي شرعي نميدانستم فلذا از مجموعه جدا شدم و سريعاً براي گذراندن ايام نوروز به بلوچستان رفتم و بنا داشتم شرکتي را شخصاً تأسيس و امور توليد و توزيع نهادهاي کشاورزي را دنبال کنم.
وقتي به تهران آمدم يعني روز 21 فروردين ماه 1381، شبي در منزل مشغول مطالعه اخبار از اينترنت بودم که موبايلم زنگ خورد. جناب آقاي مهندس پیمان ياسائي دوست عزيز و بزرگوارم و همکار سابقم در وزارت کشاورزی و بنگاه توسعه ماشینهای کشاورزی پشت خط بود. پس از حال و احوال ايشان گفتندکه جناب آقاي مهندس ملک مدني شهردار تهران خواستهاند فردا را خدمت شان برويم و کاري دارند.
پذيرفتم و صبح فردا به اتفاق جناب آقاي مهندس ياسائي به خيابان بهشت رفتيم و چون تا ساعت 5/10 که وقت ملاقات ما بود، زمان هنوز باقی بود به پارک شهر روبروی شهرداری رفتيم و قدمي زديم. عجب دنيايي، چه گلهاي قشنگي در پارک به ما لبخند میزنند. هواي آنروز بسيار فرحبخش بود. آسوده و فارغ بال بودم. پس از 30 سال خدمت و خوشنام رفتن از مجموعهاي غيرهمگن و ناباور بسيار دلپذير است. روز بسيار خوب و لحظاتي شيرين و به ياد ماندنی بود.